زمینه را برای کاسهلیسها فراهم نکنید
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۳۹۱۵۷
آفتابنیوز :
سید محمد طبیبیان نوشت: کشور عزیز ما با بحران بیسابقهای روبهرو است. این شرایط به هر جهتی که متحول شود، مسائل و مشکلات متفاوت و خاص خود را در انتظار خواهد داشت. بحرانهای اجتماعی-سیاسی، سازوکارها و دینامیکهای خاص خود را دارند و اکثرا قابل مدیریت و پیشبینی هم نیستند.
تجربه تاریخی اغلب انقلابهای بزرگ تاریخ و خیزشهای اجتماعی نیز همین نتیجه را به دست میدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در اینجا از تمثیلی استفاده کنم، عطار نیشابوری تمثیلی دارد درباره پرنده افسانهای به نام ققنوس. این پرنده یعنی ققنوس در زمان کهنسالی خود را به آتش میکشد و میسوزاند. اما از خاکستر آن، ققنوس جوانی سر برمیآورد.
زود در هیزم فتد آتش همی
پس بسوزد هیزمش خوشخوش همی
مرغ و هیزم هر دو، چون اخگر شوند
بعد از اخگر نیز خاکستر شوند.
چون نماند ذرهای اخگر پدید
ققنسی آید ز خاکستر پدید
بسیاری از مفسران این پرنده را در واقع تمثیلی از ملت ایران به حساب میآورند که در طول تاریخ هر بار از خاکستر حوادث، جوانتر سر بر آورده است. اما این بار احتیاط و توجه خاصی لازم است؛ چنانکه عرض خواهم کرد.
قبل از ادامه بحث، باید دو نکته مرتبط را عرض کنم.
نکته اول اینکه من به مناسبت و مقتضای رشته تحصیلی و تجربه کاری و مطالعه تاریخ و کارکردهای تجربی انواع جوامع، در چند دهه اخیر به دفعات مطلبی را در ذهن خودم مرور کرده و مورد پرسش قرار دادهام. موضوع آن است که روش، منش، اندیشه و کارکردی که از بخشهایی از حکمرانی در کشور ما ظاهر میشده، از جمله در حیطه اقتصاد، مدیریت و مانند آن، اگر قرار بود با موفقیت عجین باشد، باید قلم بطلان بر علم، دانش، تاریخ و تجربه بشری میکشیدیم و باید برای خردورزی که مبنای علوم مختلف از جمله علوم اجتماعی است، جایگزینی جدید مییافتیم. اما از آنجا که جایگزینی برای خرد نیست -که اولماخلقالله هم محسوب میشود- پس به نظر میرسد این شیوههای رایج، حتی برای کسانی که کانون و مجری آن بودهاند نیز توفیقی حاصل نمیکند، چه رسد به جامعه در کلیت آن. در ادامه از این نکته نتیجهای خواهم گرفت.
ممکن است بپرسید دلیل این گزاره که مطرح کردی چیست؟ توجه به یک شاخص کفایت میکند. قدرت خرید پول کشور طی سالهای ۱۳۵۷ تا کنون به حدود یکسههزارم تنزل یافته است. اگر به شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی بنگرید، حتی رقم نگرانکنندهتری را نشان میدهد. قیمت اسعار خارجی هم در همین حدود کاهش قدرت خرید پول کشور را نشان میدهد. این نشان از کارکردهای همراه با ناکارآییهای مختلف در بخش مالی، بخش پولی، تولید ملی، سرمایهگذاری، سیاستهای تجارت خارجی، سیاستهای تجارت داخلی، سیاستهای مدیریتی و عزل و نصبهای متعدد در مشاغل سیاسی و کمتوجهی به شایستگی، مدیریت و... است.
از طرفی نشان از این دارد که طی این چند دهه بیشتر آنچه مردم در راه تلاش معاش رشتهاند، بهدلیل کاهش قدرت خرید درآمدشان پنبه شده است. آنچه موضوع را بیشتر دراماتیک میکند این است که در سایه این تنزل معیشت ملت، عده محدودی ویژهخوار هم صاحب ثروتهای افسانهای شدهاند.
نکته دوم آنکه اخیرا برخی رویکردها را مشاهده میکنیم که بسیار نیازمند توجه وحساسیت است. بهعنوان نمونه، در یک اتاق کلابهاوس خانمی مطلبی مطرح میکند که ممکن است با نظر او موافق باشید یا مخالف و آقایی در پاسخ پرخاش میکند و مطلبی را به این مضمون میگوید که به زودی لچک تو را به دور گردنت میپیچیم و تو را در کف خیابانها میکشانیم. یا خانمی که شهرتی دارد، توییت میکند که صورت فلان سنخ افراد را رنگ میکنیم و در خیابان میگردانیم و به آنها خواهیم خندید یا انواع و اقسام پیامهای خشونتآمیز و رذیلانه.
این افراد که اکثر در خارج از کشور پرسه میزدهاند، ناگهان از کمینگاه بیرون پریدهاند و بر طبل خشونت، بیمنطقی و تعدی به حقوق انسانی میکوبند. تاکنون کجا بودهاید و اکنون کجا چنین شتابان؟ گویی مشکل ما کمبود این قسم افراد بوده است که یک نوع آن را از یک در بیرون کنیم و نوع فرنگی را وارد کنیم.
گویی درسهای تلخ و دردناک گذشته، به همین سادگی فراموش شدهاند که عدهای جدید و نو پیدا، قصد تکرار خشونت، بیمنطقی، انکار حقوق انسانی و ایجاد ضایعه در حیات اجتماعی و انسانی جامعه را دارند.
اما با توجه به این دو نکته، به بحث اصلی برمیگردم. خطاب من اینجا به قشر تحصیلکرده ایران است. کسانی که بار گردش چرخهای جامعه بر دست و دوش آنان بوده است. صدها هزار و میلیونها نفری که بودجه کشور را پایدار نگه میدارند و حقوق آموزگاران ودیگران را آخر هر ماه به اقصی نقاط کشور میرسانند، آنان که مدارس، آموزش، خدمات بهداشتی و درمانی را با هر کمبود و کاستی خارج از اختیار پا برجا و برقرار نگه میدارند. آنان که برق، آب و گاز را به منازل میرسانند و آنان که شهرها را تمیز و در همین حد ممکن، قابل زیست نگه میدارند.
آنان که خدمات بانکی، خدمات حملونقل و خدمات قضایی را ارائه میکنند. بخش خصوصی که تولید کالا و خدمات را پایدار نگه میدارد و روزنامهنگاران و اهل قلم و فرهنگ که شعله دانش، آگاهی و هنر را روشن نگاه میدارند. مهندسان، تکنسینها، کارگران و صاحبان انواع و اقسام مهارتها و مشاغل دیگر. شما قشر بزرگ و بالقوه پر قدرتی هستید که یک وجه از قدرت خود را شاید در حد کافی ارزشگذاری نکردهاید.
بخش قابل ملاحظهای از نسل مشابه این گروه اجتماعی، پس از انقلاب سال۱۳۵۷ به مجاهد، تودهای، فدایی، ملی، لیبرال، ترکیب رقیق و غلیظ مذهبی و ... تقسیم شد. به جدال بیهوده مشغول و نه فقط از ضرورتهای اداره جامعه مدرن منفک، بلکه در کشمکش خونینی وارد شدند که زمینه را برای ناکارآمدها، فرصتطلبها، اهالی کاسهلیسی، مفتبری و قدرتطلبی کور خالی گذاشت. شاید شایسته باشد، درسهای لازم را از یک تجربه پرهزینه بگیریم و آن را تکرار نکنیم.
مسیر حوادثی که اکنون در جریان است، به هر طرفی که منعطف شد و به هر شرایطی که همگرا شد، این مجموعه بزرگ انسانی باید با دقت توجه کنند که زمینه به دست افراد خشونتورز بیمنطق، خردستیز، فرصتطلب و کاسهلیس نیفتد که به اصطلاح ضربالمثل عوام تغاری را بشکنند، ماستی بریزد تا جهان به کامشان شود.
اینبار به جز اینکه رعایت حقوق فردی و طبیعی تمام انسانها را طلب کنیم و به دنبال برابری حقوق سیاسی باشیم، هدف کمتری را بر نگزینیم و از کسانی تبعیت نکنیم که انصاف و انسانیت را قربانی احساسات میکنند و فرصت جولان برای روانپریشانی را که از تحمیل آزار و اذیت و ادبار به دیگران، لذت میبرند، فراهم نکنیم. هرچند که از رفتار گذشته آن «دیگران» آزردهخاطر هم باشیم، از حقوق انسانی و رعایت انصاف در حق هیچکس کوتاه نیاییم و به سادگی از آنچه قانون و عرف در دنیای مدرن رفتار پسندیده میداند، پا را فراتر نگذاریم.
فکر میکنم اولین بار از دکتر کاتوزیان شنیدم که میگفتند جامعه ایرانی جامعهای کلنگی است، تصور میکنم مقالهای هم در این باب نوشتهاند. کلنگی به معنی آن است که هر چند دهه یک نسل جدید کلنگ برمیدارد و هرچه را که کم و بیش نسل قبلی ساختهاند، ویران میکند و مجددا سعی و تلاشی به خرج میدهد تا کلنگ به دست بعدیها بیفتد و کار از نو تکرار شود. ایشان این جمعبندی را از مطالعه تاریخ معاصر ایران گرفتهاند.
تداوم جامعه کلنگی فرآیندی پر هزینه است و اسباب درجا زدن در جهانی که پیشرفت لازمه تداوم و بقای یک ملت است. حداقل این بار کشور را در مسیر سازندگی اقتصاد، اجتماع، نظم سیاسی، فرهنگی و ایجاد محیطی زاینده برای همه ایرانیان قرار دهیم. این وظیفه میلیونها تحصیلکرده کشور است و اگر این مجموعه با آگاهی این مهم را پیگیری نکند، این امر مهم و حیاتی زمین خواهد ماند و معلوم نیست مسیر حوادث چگونه طی خواهد شد. نمیدانم چنانچه در این موارد قصوری صورت گیرد، آیا آن ققنوس افسانهای میتواند یک بار دیگر سر برکُند؟
منبع: دنیای اقتصادمنبع: آفتاب
کلیدواژه: محمد طبیبیان اعتراضات مردمی اعتراضات ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۳۹۱۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فعالیت بیش از ۷۰ مرکز خدمات مشاورهای در استان اردبیل
مدیرکل بهزیستی استان اردبیل از فعالیت بیش از ۷۰ مرکز خدمات مشاورهای و روانشناسی در سطح استان خبرداد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از اردبیل، حامد رضایی در گفتوگو با برنامه رادیویی «سلام ساوالان» ضمن تبریک روز روانشناس اظهار کرد: شعار روز روانشناس سالجاری «امیدآفرینی با توسعه خدمات روانشناسی، مشاوره و مشارکت مردم» است و سازمان بهزیستی به عنوان متولی امر و ادارات کل بهزیستی استانها و ادارات بهزیستی شهرستانها نیز به تبع این اداره، مسئولیتهای ویژهای در حوزه خدمات روانشناسی دارند و ما نیز سعی داریم تا با تلاش همکاران در این زمینه، بهترین خدمات را به جامعه هدف ارائه کنیم.
وی افزود: یکی از خدمات ویژه بهزیستی، مشاوره رایگان، امن و محرمانه خط تلفنی ۱۴۸۰ است که همه مردم میتوانند از ساعت هشت صبح تا ۱۲ شب از این خدمات مشاورهای در زمینههای خانواده، تحصیلی، تربیت فرزند، اختلالات روانی، ازدواج، شغلی و کودک و نوجوان استفاده کنند.
مدیرکل بهزیستی استان اردبیل ادامه داد: در سطح استان بیش از ۷۰ مرکز روانشناسی و مشاوره، خدمات متفاوتی را به مردم ارائه میکنند و همگی سعی دارند تا آلام مرتبط با روح و روان انسانها را کاهش دهند.
رضایی افزود: ما نیز سعی داریم تا آموزشهایی را مطابق با علم روز روانشناسی به روانشناسان و افرادی که در این حوزه فعالیت میکنند، ارائه دهیم تا ضمن پیشرفت این حوزه، خدمات بهتر و تخصصی به جامعه هدف ارائه کنیم.
وی اظهار داشت: از طرف بهزیستی برای حمایت از اقشار کمدرآمد جامعه به جهت استفاده از خدمات روانشناسی، یاری برگ ارائه میکنیم که به روانشناسان مربوطه تحویل داده میشود و هزینه جلسات مشاوره افراد تحت پوشش را بهزیستی متقبل میشویم.
رضایی گفت: همچنین در این زمینه دغدغه مهمی که در دولت سیزدهم پیگیر آن هستیم، تحت پوشش قرار گرفتن خدمات مشاوره و روانشناسی است تا عموم مردم بتوانند به راحتی از این خدمات استفاده کنند.
کد خبر 748819